«حال باید دربارهی آنچه میتوان سوءاستفاده از مفهوم فراموشی یا به عبارت دیگر، استفادهی موهوم از فراموشی نامید، صحبت کرد... این مسئولیت ما در قبال تاریخ و قربانیان این واقعه است که از فراموش شدن آن جلوگیری کنیم. باید دیدگاه قربانیان را از دیدگاه جلادان بازشناسیم. به این معنا، تاریخی وجود دارد که میتوان به آن نام تاریخ قربانیان داد. این تاریخ به خاطرهی ویژهای نیاز دارد که همانا خاطرهی قربانیان است و در نتیجه وظیفهای را به ما محول میکند که همانا وظیفهی فراموش نکردن است.
شاید برخی به ما ایراد بگیرند که با این کار خود را زندانی آن شبحی کردهایم که متعلق به گذشته است، ولی به نظر من، این فراموش نکردن قربانیان رابطهی دیگری با گذشته برقرار میکند، زیرا مفهوم اصلی در اینجا مفهوم «بخشش» است. نه اینکه ما طلب بخشش برای قربانیان کنیم، بلکه از آنان بخشش میطلبیم. هرچند این طلب بخشش معنایی کلامی و مذهبی دارد، اما در عین حال دارای معنایی سیاسی نیز هست. زیرا برای هر کشوری این امر الزامی است که بتواند با قربانیانی که ضرورتاً آفریده است روبهرو شود... مسأله در اینجا فراموش کردن واقعیات نیست، بلکه تغییر دادن معنای آن است. زیرا کارکرد بخشش از بین بردن رویدادها نیست، بلکه برعکس، نمیتوان از طلب بخشش صحبت کرد اگر فجایع فراموش شده باشند.
باید بین واقعیت رویدادها و بار آنها به عنوان رویداد از سویی و بدهکاری همچون بُعد تاریخی از سوی دیگر تفاوت قائل شد. چیزی که از آن صحبت میکنیم، چیزی که میتوان آن را تقدیرزدایی از گذشته نامید، کارکرد فرعی تاریخ نیست، بلکه شاید از جمله کارکردهای اساسی آن باشد. مورخین نگهبانان گذشته به منزلهی رویدادها هستند و نه پاسدار این گذشته همچون معنا؛ زیرا معنا متعلق به همهی شهروندان است.
ریمون آرون مفهوم تقدیرزدایی از گذشته را به معنای شناخت امکانات رویدادها، آنگونه که توسط بازیگران هر دوره احساس میشده است، به کار برد. بدین صورت میتوان دید که در گذشته قولی داده شد که بدان وفا نشد و به این معنا، گذشته، گورستان عهدهایی است که بدان وفا نشده است. این وظیفهی مورخ است که این امکانات از دست رفته و عهدهای وفانشده را بازسازی کند. در اینجا مورخ همچون شهروندی عمل میکند که آینده را بازمیگشاید چون گذشته را بازگشوده است. بدینگونه رویدادها به منزلهی رویدادها در نظر گرفته میشود و مردگان همچون مردگان، اما معنای مرگ آنان روشن نشده است و تا آنهنگام که ما با ادامهی تاریخ، کاری برای این خاطره نکنیم ناروشن باقی خواهد ماند؛ یعنی تا آنهنگام که به لطف تاریخ به درمان خاطره نپردازیم.»
پل ریکور
مترجم ؟
دریافت متن کامل سخنرانی: تاریخ، خاطره، فراموشی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر