بازمان
توقف؛ درنگ؛ آنچه از چیزی یا حاصلِ کاری بر جای بماند.
شنبه، شهریور ۲۳
یک تصویر مینیمال
دستی که حمایل تو بودی پیوست
پایی که مرا نزد تو آوردی مست
زان دست بهجز بند ندارم بر پای
زان پای بهجز باد ندارم در دست
"سنایی"
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)