سه‌شنبه، اردیبهشت ۳۱

مقاومتی به نام نرم‌افزار آزاد


یک کِرمی به جان‌م افتاده است که هرچه زودتر تا آن‌جا که در توان‌م است و سوادم می‌کشد، از این شرکت‌ها و اپلیکیشن‌های هیولا و جاسوس بیرون بیایم. شرکت‌هایی که از اطلاعات‌مان علیه خودمان استفاده می‌کنند، مثل موش آزمایشگاهی به ما نگاه می‌کنند و ابزارمان کرده‌اند برای کاسبی‌های خودشان. مجتبا می‌گفت «بدون گوگل هم می‌شود زندگی کرد». من هم فکر می‌کنم  می‌شود اما طول می‌کشد و مسیر راحتی نیست، دست‌کم برای من که سرسوزنی سواد کامپیوتر و اینترنت و نرم‌افزار ندارم. باید زمان بگذارم و یاد بگیرم و تمرین کنم. خوشبختانه به کمک نامیه جایی را پیدا کرده‌م که آن‌جا آدم‌ها از همین چیزها حرف می‌زنند و مسیر را روشن‌تر می‌کنند.
از فیسبوک بی‌درد و خون‌ریزی بیرون آمدم، اینستا هم نداشته‌م هرگز. توئیتر و واتس‌آپ و گوگل پلاس و تلگرام هم که شوخی بوده‌اند؛ اما مشخصن هنوز آمادگی‌اش را ندارم از گوگل خلاص شوم. موتور جست‌جوی‌اش را با DuckDuckGo جایگزین کرده‌ام و بسیار خوشنودم. حالا بیشترین استفاده‌م ایمیل و نقشه است و البته این وبلاگ. برای ایمیل جایگزین‌هایی پیدا کرده‌ام. این وبلاگ را هم رهای‌ش می‌کنم کم‌کم. یکی دو جای دیگر مد نظرم است برای نوشتن. طول می‌کشد البته و نمی‌دانم آن‌جا ناشناس بنویسم یا صفت‌نشان بدهم این‌جا. آخرین تغییر اساسی‌ای که در حال حاضر باید انجام دهم دست شستن از ویندوز کوفتی و نصب لینوکس است. این هم طول می‌کشد چون در ماه‌های پیشِ رو حجم زیادی مطلب باید تایپ کنم و بدجوری به مایکروسافت آفیس خو کرده‌ام و نمی‌دانم در لینوکس چه خبر است.
خلاصه این‌که پیش به سوی نرم‌افزارهای امن و آزاد و متن‌باز.